كسي كه نزد خودش ادعايي از هوش و ذكاوت رياضي دارد، نميتواند دل به يك زندگي كارمندي با حقوقي هرچند بهتر از همردههايش ببندد و دمي در اقتصاد پر ريسك نجنباند. قدرت حسابگرياش به قدري است كه ريسك را تا حد زيادي دقيق پيشبيني ميكند و سود و زيان احتمالي را ميبيند. به دوستانش مشاوره محاسباتي ميدهد و وقوع تصوراتي از آينده را روي قلم و كاغذ ارزيابي ميكند. اگرچه اندك تجربهي ريز و درشتي كه در خلال اين سالها سايه بر تصميمگيريهايش انداخته، خردههوشي به هيجانش افزوده است ولي به قدر كفايت نيست و شديدا به استفاده از تجربهي كسي كه هوش هيجاني بالايي به اثبات رسانده است، احساس نياز ميكند.
حسابگريهاي اين فرد، از حل معادلات اخذ تسهيلات شروع شد. ابتدا بايد ميدانست فرايند سود بانكي به چه صورتي است. سپردهها و تسهيلات بانكي بر اساس چه فرمولي محاسبه ميشوند و رويكرد بازار در اين زمينه حول و هوش چه معادلاتي ميچرخد.
وي فرض كرد مبلغ A ريال (180 ميليون ريال) وام با بهرهي سالانهي بانكي X درصد باشد (بهعنوان مثال X=12 براي بهرهي 12 درصد در سال) كه قرار است در مدت n ماه (120 ماه) بازگردانده شود. مبلغ قسط هر ماه P ريال است. معادلات به سادگي حل شدند. در اين معادله x=X/1200 است. لذا P=Ax(1+x)^n/((1+x)^n-1) مساوي 2582477 ريال است. سود كل پرداخت شده عبارت است از Q=Pn-A ( در اين مثال 129897248 ريال).
آلترناتيوهاي مختلف اين معادله نيز حل شدند. مثلا اگر بخواهد بداند با ماهي P ريال قسط، وام A ريالي با بهرهي سالانهي X چند ماه بايد قسط پرداخت كند، اكنون ميداند.
n=ln(P/(P-Ax))/ln(1+x)
و يا اگر بخواهد وامي بخرد، و فروشنده بابت واگذاري وام مبلغ B ريال از وام را به عنوان حق واگذاري وام براي خود بردارد ميداند درصد واقعي بهرهي وام، سالانه چند درصد ميشود. مفروضات مساله به شرح زير است: مبلغ وام A، بهرهي سالانه اصل وام X، زمان بازپرداخت n ماه، مبلغ قسط ماهانه از رابطهي فوق مساوي P و سود كل پرداخت شده مساوي Q خواهد شد. از اين مبلغ، فروشندهي وام، مبلغ B ريال به عنوان حق واگذاري بر ميدارد. بهرهي معادل سالانه (Y) از حل معادلهي زير بدست ميآيد كه بايد با سعي و خطا انجام شود.
P(1+y)^n-P=(A-B)y(1+y)^n
از حل اين معادله مقدار y بدست ميآيد و بهرهي معادل سالانه مساوي Y=1200y ميشود.
وي مثالي ميزند تا موضوع را بهتر درك كند. اگر بخواهد يك وام 18 ميليون توماني مسكن را با بهرهي سالانه 12 درصد و بازپرداخت ده ساله (مبلغ قسط هر ماه 258248 تومان) به قيمت سه و نيم ميليون تومان بخرد، بهرهي معادل با توجه به رابطهي فوق مساوي 17.6756 درصد سالانه ميشود.
در موسسات مالي و اعتباري روشهاي گوناگوني براي تسهيلات ارائه ميگردد. يكي پر ضررترينشان شرايطي است كه 5 ميليون تومان پول به مدت يكماه در موسسه پس انداز شود. پس از اين مدت، مبلغ 15 ميليون تومان وام با زمان بازپرداخت 36 ماهه با بهرهي 12 درصد به متقاضي تعلق ميگيرد و 5 ميليون تومان به عنوان سپرده نزد موسسه تا پايان پرداخت اقساط باقي ميماند و سود 2 درصد سالانه به آن تعلق ميگيرد. اين شرايط، از دريافت وام ده ميليون تومان (تفاضل 15 ميليون تومان وام اخذ شده و 5 ميليون تومان پول سپرده) با بهرهي 28 درصد سالانه نامناسبتر است. وي گول اينموسسه را نخورد و عطايش را به لقايش بخشيد.
نكتهي پايان بحث معادلات وام اين است كه هر وام با بهرهي كمتر از تورم واقعي جامعه، به سود وامگيرنده است.
وي، در پردهي دوم، معاملات جاري بازار را ارزيابي كرد. از جوگير شدنهاي همگاني به سمت سكه و دلار گرفته تا بازار مسكن و خريد و فروش كالا و سفته بازي (بورسبازي) و غيره. او پارامترهاي زيادي را براي تصميمگيري در خصوص معاملات اقتصادي بايد در نظر بگيرد. تصميمگيريهاي دولت و معادلات جهاني در اين خصوص بيشترين تاثير را دارد. اگر شرايط جامعه به نحوي بود كه ثبات اقتصادي نسبي حاكم بود، ميشد در اين خصوص تصميمات دقيقتري گرفت. ولي از آنجايي كه آب گلآلود هم ماهيهاي خوبي به تور مياندازد، بايد بتواند در اين شرايط، بهترين تصميم را شناسايي كرد. وي از سفتهبازي (خريد و فروش دلار) و سكهبازي خوشش نميايد. گرچه پسانداز سرمايه به صورت طلا، يكي از كمريسكترين موارد سرمايهگذاري است ولي در تلاطم ناشي از اين حركتها، وي كمتر سرمايهگذاري ميكند. البته بررسي نمودار قيمت طلا در طي ده سالهي اخير، نشان ميدهد پوش اين نمودار همواره صعودي است. يعني سپردهي طلا (به شرط محافظت كامل در مقابل ربوده شدن و يا مفقود شدن) سپردهي مطمئني است و ارزش پسانداز كردن پول را دارد. همگان و البته او، به خوبي واقفاند كه ارزش پول در جامعه، در حال افت و بدون هيچ خيزي است. دولت براي كسري بودجهي خود پول چاپ ميكند ولي ازآنجايي كه بدون پشتوانه چاپ شده است، چاپ آن باعث كاهش قدرت خريد پول ميشود. يعني ارزش پول در جامعه كم ميشود. حال اگر اين پول را تبديل به كالا كند، از انجايي كه ارزش كالا طبق مبادلهي كالا با كالا –همان چيزي كه در امور بينالمللي در حال انجام است مانند نفت در مقابل كالاهاي مزخرف چيني- نوسان كمتري دارد، سرمايهي خود را بهتر حفظ ميكند.
از خلال اين بديهيات، وي به اين نتيجه رسيد كه سرمايهگذاري ميانمدت بر روي مسكن و زمين، كمترين ريسك و بيشترين سود را دارد. البته وقوع جنگ تحديد بزرگي در اين زمينه محسوب ميشود. به موقع جنگ، بازار مسكن مشتري ندارد و سرمايهي بلوكهشدهاي در دامن وي قرار ميگيرد. دلايلي كه وي را مجاب به حركت و بررسي دقيق معادلات مسكن كرده است، به اين شرح است:
مسكن ميتواند مولد پول باشد. از اجارهبهاي آن ميتوان استفاده نمود و يا اينكه ميتوان در آن سكني گزيد و ماهانه چند صد هزار تومان اجاره بها پرداخت نكرد.
ميتوان با استفاده از سند آن وام گرفت. و با استفاده از وام آن، سرمايهگذاري جديدي را آغاز كرد.
در صورت افزايش حاملهاي انرژي كه فاز دوم آن به زودي اجرا ميشود، هر كالايي كه به آن وابسته است مانند سيمان، آجر، حمل و نقل، كاشي و … نيز گران ميشود و ازدياد اين پارامترها، ازدياد قيمت مسكن را به همراه خواهد داشت.
استفاده از اين محاسبات، وقتي كه شمههايي از هوش هيجاني و شم اقتصادي در آن نباشد، به هيچ دردي نميخورد. او سالهاست به اين نتيجه رسيده است كه مشاوره با افراد موفق در اين زمينه نياز دارد.
سلام این پیام امروز تو وبلاگم اومد منم بهش عمل کردم.. بخونش این پیام مال من نیست ولی بخونش: تو رو به امام زمان قسم می دم این پیام رو بخون.دختری از خوزستانم که پزشکان از علاجم نا امید شدند.شبی خواب حضرت زینب (س)را دیدم در گلوم اب ریخت شفا پیدا کردم ازم خواست اینو به بیست نفر بگم. این پیام به دست کارمندی افتاد اعتقاد نداشت کارشو از دست داد.مرد دیگری اعتقاد داشت 20 میلیون به دست اورد. به دست کس دیگری رسید عمل نکرد پسرشو را از دست داد.اگه به حضرت زینب اعتقاد داری این پیامو واسه 20 نفر بفرست………… 20 روز دیگه منتظر معجزه باش…