بعد از اين همه كار كردن، نه ماشين خريدهام و نه خانه. در حيف و ميل كردن پول تبهر دارم. اين را از بابت تفاخر و يا تجاهل نميگويم. سعي كردهام از لحظاتي كه در آن به سر ميبرم، بهره ببرم. البته هنوز هم بابت اين نوع زندگيكردن، شك دارم. شايد اتفاقي بيفتد و در آينده، از اين طرز تفكر، پشيمان شوم. شايد با بازتر شدن افق فكرم، دريابم كه آيندهنگري در جامعهاي كه رشد اقتصادياش نزديك صفر و تورم بيش از پنجاه درصد است، از ملزومات يك زندگي عقلاني است. بديهي است همين كه اينها را مينويسم، يعني اين طرز تفكر را ميشناسم و حتي به آن تا حدودي اشراف دارم.
موضوعي كه پيش آمده، خيلي ساده است. يك وام هفت ميليوني دارم كه ميتوانم با آن يكي از دو كار زير را انجام بدهم.
1. يك ماشين مثل سمند يا پژو 405 مدل 87 يا هوندا آكورد مدل 2000 و يا مزدا 323 مدل 1379 (اتاق قديمي) به قيمت حدود ده ميليون بخرم و به بخش راحتطلب ذهنم، پاسخ مناسب بدهم. (ماهي دويست هزار تومان قسط وام هفت ميليوني)
2. اين پول را به همراه سه ميليون ديگر كه دارم، بگذارم در يك موسسه قرضالحسنه و بعد از ده ماه، حدود بيست ميليون وام بگيرم و با سي ميليوني كه به دست ميآورم و بيست ميليون ديگري كه با تكاندن خودم، ميريزد بعلاوهي هيجده ميليون وام مسكن يك خانهي هشتاد ميليوني در گوشهاي از شهر كرج بخرم و به بخش آيندهنگر و عقلاني ذهنم پاسخ مناسب بدهم. (ماهي دويست هزار تومان قسط وام هفت ميليوني بعلاوه ماهي 250 هزار تومان قسط وام مسكن بعلاوه ماهي حدود ششصد هزار تومان قسط وام بيست ميليوني بعلاوه 10 ميليوني كه آنرا به رهن دادهام تا مابقي هشتاد تومان را جور كنم)
در حالت اول بعد از يك سال، يك خودروي فرسوده دارم كه ممكن است هشت ميليون تومان ارزش داشته باشد بعلاوهي ماهي دويست تومان قسط. در حالت دوم، يك خانهي هشتاد ميليوني بعلاوهي ده ميليون قرض رهن آن بعلاوهي ماهي يك ميليون تومان قسط دارم.
در حالت اول، يك سال از خودرو، سواري گرفتهام و سفرهاي زيادي رفتهام و آسايش فكري بيشتري در لحظه دارم. در حالت دوم، هنوز ماشين ندارم و هرماه نگران عقب افتادن اقساط هستم و تفريح كمتري كردهام.
در حالت اول، بعد از دو سال، من هنوز همان ماشين را دارم كه قيمت آن افت شديدي كرده است بابت فرسودهتر شدن. در حالت دوم، ارزش ملك هشتادميليوني به اندازهي تورم جامعه زياد شده است. يعني اگر سالي 20 درصد تورم داشته باشيم، ارزش ملك بعد از يك سال كه از خريد آن ميگذرد، به اندازهي شانزده ميليون تومان زياد شده است و اين، حداقل افزايش قيمت آن است.
در حالت اول، همواره بخش عقلاني و دورانديش ذهنم به من تلنگر ميزند كه تا كي ميخواهي ماهي دست روي دست بگذاري و هر سال اثاث خانهات روي دوشات باشد. در حالت دوم، فكر آسايش لحظهاي و سفرهاي خيالي راحتم نميگذارد.
در حالت اول، ميتوانم سال بعد براي خريد خانه اقدام كنم ولي بايد حداقل به اندازهي تورم جامعه، پول بيشتري بپردازم. در حالت دوم، ميتوانم براي خريد ماشين اقدام كنم و پول خيلي بيشتري نبايد بپردازم.
بايد دقت داشته باشم كه جامعه ثبات اقتصادي ندارد.
انتخاب ديگري هم هست؟
گاهي بهش فكر ميكردم. محاسباتي ميكردم و بعد از كلنجار رفتن و بالا و پايين كردن جوانب كار، به چيزهايي ميرسيدم كه در يك اقتصاد پويا و قابل پيشبيني، به خوبي جوابگو بود. ولي جامعهاي كه هر و بر اقتصادياش مضحكهي خاص و عام شده، چندان چنگي به آهنگ من نميزد. به هر حال، حس كردم شايد اين محاسبات، گوشه كنار ذهن شما را هم اشغال كند. اين بود كه مطلبي اندك، در حوالي اين مساله، نوشتم.
هرچند كه تقريبا تا فيها خالدون اين مساله را حل كرده بودم -و البته با كمي جستجو، تمامي اين فرمولها قابل دستيابي بود، اما مطالب اين سايت نيز در نگارش اين مطلب، به من كمك كرد. فكر كردم اگر بخواهم فرمولهاي شسته نشدهاي را دوباره بنويسم، كار عبثي كردهام. به دنبال راهي بودم تا يك واسط ساده متني تهيه كنم تا اگر كسي خواست محاسباتي انجام دهد، همينجا، بتواند بدون اينكه كمترين فكري در اينباره بكند، به مقصودش برسد. پس از اندكي جستجو، به ابزاري دست پيدا كردم كه بر روي excel سوار ميشد و ان را تبديل به جاوا ميكرد. خب، حالا همه چيز آماده است. براي سهولت، پنج بخش پركاربرد، را آماده كردهام. بدون مقدمه، ميروم سر اصل مطلب.
فرض كنيد طبق براوردتان، ميتوانيد تا مبلغ مشخصي در ماه، پسانداز داشته باشيد. خب با توجه بيماري مهلكي كه از ندانمكاريهاي مسئولان و بيتوجهيهاي ما، به جان اقتصاد اين كشور افتاده است، ارزش پول، روز به روز، كمتر ميشود. يعني ترجيحا بهتر است به جاي پسانداز پول و استفادههاي بعدي از آن، وام بگيريد و با مبلغي كه ميتوانيد پسانداز كنيد، قسط آنرا بپردازيد. با استفاده از جدول زير، ميتوانيد شرايط مورد نياز خود را وارد كنيد و ببينيد حداكثر تا چه مبلغ وام ميتوانيد بگيريد. در اين ميان، لازم است از ميزان بهرهي وامهاي مختلفي كه توسط موسسات و يا بانكها ارائه ميگردد، باخبر باشيد.
بيشتر اوقات، وامها مشخص ميباشند و ميخواهيم براي برنامهريزي خودمان، بدانيم ماهانه چه مقدار قسط بپردازيم و يا سود پرداخت شده بابت وامي با مشخصات ارائه شده چقدر است. در اين موارد، جدول زير مقدار قسط ماهانه، به همراه سود پرداخت شده را محاسبه ميكند. همين الان، اعداد خود را وارد كنيد و براي آيندهي نزديك خود، برنامه ريزي كنيد.
فرض كنيد وامي را گرفتهايد و چند ماه، قسط آنرا پرداخت كردهايد. حال ميخواهيد به يكباره، وام را تسويه كنيد تا ديگر بدهي به بانك نداشته باشيد. اين شرايط معمولا براي وام مسكن، پيش ميايد. مثلا هفت سال، وام را پرداخت كردهايد و ميخواهيد بدانيد براي سه سال باقيمانده، چقدر بايد به بانك بپردازيد تا سند ملك از رهن بانك آزاد گردد.
در اين جدول، N را برابر تعداد اقساط پرداختشده قرار دهيد.
فرض كنيد فرصتي پيش آمده است تا يك آشيانهي كوچك براي خود مهيا كنيد. با توجه به موجودي پولتان، مجبوريد روي وام مسكن نيز حساب باز كنيد. پس از مراجعه به بانك ميبينيد براي دريافت وام، بايد مبلغي سپرده نزد بانك بگذاريد و بدتر انكه، حداقل شش ماه بعد، وامتان آمادهي دريافت ميشود. اگر بدانيد اوراق مشارك و يا يك همچين چيزي در بانك مسكن به فروش ميرسد، به صلاح خواهيد ديد بهقدر وامي كه نياز داريد، به جاي سپرده، امتياز اين وام را از طريق خريد اين اوراق، بخريد. ميخواهيد بدانيد با خريد اين اوراق و مبلغ وامي كه با بهرهي مشخص و براي زمان مشخص، ميگيريد، بهرهي معادل، چقدر ميشود و آيا خريد اين وام، به صرفه است و يا خير. در اين شرايط، پيشنهاد ميكنم از جدول زير استفاده كنيد.
با توجه به اينكه حل معادلهي مربوطه، بايد به روش عددي انجام شود، و امكان حل دقيق براي آن نبود، لذا به صورت تقريبي، حل شده است. در اينجا دو تا تخمين براي خريد ارائه شده است. تخمين اول، در شرايطي كه وام با بهرهي كم را بخواهيد با مبلغ بالا بخريد، دقت بهتري دارد و تخمين دوم، در شرايطي است كه مبلغ خريد وام نسبت به مبلغ وام، خيلي زياد نباشد.
برخي موسسات مالي، براي تغيير شرايط بازپرداخت وام، قابليت انعطاف بيشتري دارند و پيشنهادهاي شما را ميپذيرند. اگر ميخواهيد وامي را با مقدار اقساطي متناسب با شرايط ماليتان تقسيط كنيد، بايد از اين جدول، استفاده كنيد.
بحثهاي مربوط به سرمايهگذاري و سود سپرده پيچيدگيهاي وام را ندارند و با روشي مشابه،اما آسانتر انجام ميشوند.
در اين باره، يك مبحث ناتمام اصلي وجود دارد و آن، وارد كردن نرخ تورم جامعه در محاسبات سود واقعي وام و يا سود سپرده ميباشد. اگر در اينباره به اطلاعات بيشتري نياز داريد، ميتوانيد از طريق همين پست، تماس بگيريد.
* در جداول بالا، مقدار واحد، برابر واحد پولي است. ميتوانيد آنرا به صورت ريال، دلار و يا تومان درنظر بگيريد.
كسي كه نزد خودش ادعايي از هوش و ذكاوت رياضي دارد، نميتواند دل به يك زندگي كارمندي با حقوقي هرچند بهتر از همردههايش ببندد و دمي در اقتصاد پر ريسك نجنباند. قدرت حسابگرياش به قدري است كه ريسك را تا حد زيادي دقيق پيشبيني ميكند و سود و زيان احتمالي را ميبيند. به دوستانش مشاوره محاسباتي ميدهد و وقوع تصوراتي از آينده را روي قلم و كاغذ ارزيابي ميكند. اگرچه اندك تجربهي ريز و درشتي كه در خلال اين سالها سايه بر تصميمگيريهايش انداخته، خردههوشي به هيجانش افزوده است ولي به قدر كفايت نيست و شديدا به استفاده از تجربهي كسي كه هوش هيجاني بالايي به اثبات رسانده است، احساس نياز ميكند.
حسابگريهاي اين فرد، از حل معادلات اخذ تسهيلات شروع شد. ابتدا بايد ميدانست فرايند سود بانكي به چه صورتي است. سپردهها و تسهيلات بانكي بر اساس چه فرمولي محاسبه ميشوند و رويكرد بازار در اين زمينه حول و هوش چه معادلاتي ميچرخد.
وي فرض كرد مبلغ A ريال (180 ميليون ريال) وام با بهرهي سالانهي بانكي X درصد باشد (بهعنوان مثال X=12 براي بهرهي 12 درصد در سال) كه قرار است در مدت n ماه (120 ماه) بازگردانده شود. مبلغ قسط هر ماه P ريال است. معادلات به سادگي حل شدند. در اين معادله x=X/1200 است. لذا P=Ax(1+x)^n/((1+x)^n-1) مساوي 2582477 ريال است. سود كل پرداخت شده عبارت است از Q=Pn-A ( در اين مثال 129897248 ريال).
آلترناتيوهاي مختلف اين معادله نيز حل شدند. مثلا اگر بخواهد بداند با ماهي P ريال قسط، وام A ريالي با بهرهي سالانهي X چند ماه بايد قسط پرداخت كند، اكنون ميداند.
n=ln(P/(P-Ax))/ln(1+x)
و يا اگر بخواهد وامي بخرد، و فروشنده بابت واگذاري وام مبلغ B ريال از وام را به عنوان حق واگذاري وام براي خود بردارد ميداند درصد واقعي بهرهي وام، سالانه چند درصد ميشود. مفروضات مساله به شرح زير است: مبلغ وام A، بهرهي سالانه اصل وام X، زمان بازپرداخت n ماه، مبلغ قسط ماهانه از رابطهي فوق مساوي P و سود كل پرداخت شده مساوي Q خواهد شد. از اين مبلغ، فروشندهي وام، مبلغ B ريال به عنوان حق واگذاري بر ميدارد. بهرهي معادل سالانه (Y) از حل معادلهي زير بدست ميآيد كه بايد با سعي و خطا انجام شود.
P(1+y)^n-P=(A-B)y(1+y)^n
از حل اين معادله مقدار y بدست ميآيد و بهرهي معادل سالانه مساوي Y=1200y ميشود.
وي مثالي ميزند تا موضوع را بهتر درك كند. اگر بخواهد يك وام 18 ميليون توماني مسكن را با بهرهي سالانه 12 درصد و بازپرداخت ده ساله (مبلغ قسط هر ماه 258248 تومان) به قيمت سه و نيم ميليون تومان بخرد، بهرهي معادل با توجه به رابطهي فوق مساوي 17.6756 درصد سالانه ميشود.
در موسسات مالي و اعتباري روشهاي گوناگوني براي تسهيلات ارائه ميگردد. يكي پر ضررترينشان شرايطي است كه 5 ميليون تومان پول به مدت يكماه در موسسه پس انداز شود. پس از اين مدت، مبلغ 15 ميليون تومان وام با زمان بازپرداخت 36 ماهه با بهرهي 12 درصد به متقاضي تعلق ميگيرد و 5 ميليون تومان به عنوان سپرده نزد موسسه تا پايان پرداخت اقساط باقي ميماند و سود 2 درصد سالانه به آن تعلق ميگيرد. اين شرايط، از دريافت وام ده ميليون تومان (تفاضل 15 ميليون تومان وام اخذ شده و 5 ميليون تومان پول سپرده) با بهرهي 28 درصد سالانه نامناسبتر است. وي گول اينموسسه را نخورد و عطايش را به لقايش بخشيد.
نكتهي پايان بحث معادلات وام اين است كه هر وام با بهرهي كمتر از تورم واقعي جامعه، به سود وامگيرنده است.
وي، در پردهي دوم، معاملات جاري بازار را ارزيابي كرد. از جوگير شدنهاي همگاني به سمت سكه و دلار گرفته تا بازار مسكن و خريد و فروش كالا و سفته بازي (بورسبازي) و غيره. او پارامترهاي زيادي را براي تصميمگيري در خصوص معاملات اقتصادي بايد در نظر بگيرد. تصميمگيريهاي دولت و معادلات جهاني در اين خصوص بيشترين تاثير را دارد. اگر شرايط جامعه به نحوي بود كه ثبات اقتصادي نسبي حاكم بود، ميشد در اين خصوص تصميمات دقيقتري گرفت. ولي از آنجايي كه آب گلآلود هم ماهيهاي خوبي به تور مياندازد، بايد بتواند در اين شرايط، بهترين تصميم را شناسايي كرد. وي از سفتهبازي (خريد و فروش دلار) و سكهبازي خوشش نميايد. گرچه پسانداز سرمايه به صورت طلا، يكي از كمريسكترين موارد سرمايهگذاري است ولي در تلاطم ناشي از اين حركتها، وي كمتر سرمايهگذاري ميكند. البته بررسي نمودار قيمت طلا در طي ده سالهي اخير، نشان ميدهد پوش اين نمودار همواره صعودي است. يعني سپردهي طلا (به شرط محافظت كامل در مقابل ربوده شدن و يا مفقود شدن) سپردهي مطمئني است و ارزش پسانداز كردن پول را دارد. همگان و البته او، به خوبي واقفاند كه ارزش پول در جامعه، در حال افت و بدون هيچ خيزي است. دولت براي كسري بودجهي خود پول چاپ ميكند ولي ازآنجايي كه بدون پشتوانه چاپ شده است، چاپ آن باعث كاهش قدرت خريد پول ميشود. يعني ارزش پول در جامعه كم ميشود. حال اگر اين پول را تبديل به كالا كند، از انجايي كه ارزش كالا طبق مبادلهي كالا با كالا –همان چيزي كه در امور بينالمللي در حال انجام است مانند نفت در مقابل كالاهاي مزخرف چيني- نوسان كمتري دارد، سرمايهي خود را بهتر حفظ ميكند.
از خلال اين بديهيات، وي به اين نتيجه رسيد كه سرمايهگذاري ميانمدت بر روي مسكن و زمين، كمترين ريسك و بيشترين سود را دارد. البته وقوع جنگ تحديد بزرگي در اين زمينه محسوب ميشود. به موقع جنگ، بازار مسكن مشتري ندارد و سرمايهي بلوكهشدهاي در دامن وي قرار ميگيرد. دلايلي كه وي را مجاب به حركت و بررسي دقيق معادلات مسكن كرده است، به اين شرح است:
مسكن ميتواند مولد پول باشد. از اجارهبهاي آن ميتوان استفاده نمود و يا اينكه ميتوان در آن سكني گزيد و ماهانه چند صد هزار تومان اجاره بها پرداخت نكرد.
ميتوان با استفاده از سند آن وام گرفت. و با استفاده از وام آن، سرمايهگذاري جديدي را آغاز كرد.
در صورت افزايش حاملهاي انرژي كه فاز دوم آن به زودي اجرا ميشود، هر كالايي كه به آن وابسته است مانند سيمان، آجر، حمل و نقل، كاشي و … نيز گران ميشود و ازدياد اين پارامترها، ازدياد قيمت مسكن را به همراه خواهد داشت.
استفاده از اين محاسبات، وقتي كه شمههايي از هوش هيجاني و شم اقتصادي در آن نباشد، به هيچ دردي نميخورد. او سالهاست به اين نتيجه رسيده است كه مشاوره با افراد موفق در اين زمينه نياز دارد.