جناب ميـرحسـين! سكوتت را دوست دارم. حرفهايت را دوست دارم. به يك مرد محكم نياز داشتم كه تو را ديدم. من پشتت هستم. شايد از ترس. شايد از بي پناهي كه احساس گندي است، شايد براي اينكه تو را فدا كنم و قايم شود كودك ترسوي بازيگوشم پشت سر پدرش. و يا شايد به خاطر اينكه كمتر احساس تنهايي كني. روشنفكران هميشه تنهايند.
امیدک همه ی حس هایت در این نوشته و قبلی اوریجینال بود اما کلمه روشنفکر این وسط مثل یک درز رو دوخته ، همچی یه نموره از شمایل لباس ( متن) بیرون زده بود.
این تنهایی روشفکری هم برای خودش عالمی است. شریعتی عبارتی شبیه به این مضمون دارد که اگر حاکمان و فرمانروایان و لشگر کشان تاریخ می دانستند که ما در اقلیم تنهایی مان چه عالمی داریم هر آینه برای فتح آن لشگر کشی می کردند.
ببین این روز ها چه کسانی طمانینه و ارامش قلب دارند و چه کسانی که شب ها سر بر بالین تانک و تفنگ و توب و متن های هتاکانه و تو جیهات گول زنندانه و دلارهای باد آورده ، تا صبح کابوس دشمن و ترقه و مرگ بر این وآن می بینند.
بعضی هاشان که هی کتاب هایی که تا بحال بر شانه ی الاغی شان ( با معذرت از جناب خر) حمل کرده اند هی ورق می زنند و تمام دانسته های تئوریک دوران دانشگاهی از نوع آکسفوردیسم کردانیزمشان را تورق می زنند- که اگر چه بار اول با پارتی در یک رشته لایسنش ( اشتباه نکردم. دقیقا معنی این واژه را می دانم و علی الاخصوص نگفتم کارشناسی) گرفته اند – این بار جزوه هایشان را با نیت قربت الله مرور کنند تا مگر در خلال حوادث و مستندات تاریخی و کتب دینی مرجعی پیدا کنند برای اثبات حقانیت خود و بیچاره عدالت که با دلار های نفتی CHANGE می شود و خرده سکه هایش هم که خرج عیاشی چاوز.
بی شک ما هنوز در دوران فئودالیته هستیم. این همه رمه و چوپان در عصر اطلاعات نوبر است.
من در تمام عمرم از پله شدن براي ديگران بيزار بودم. دوست داشتم اگر پيشرفتي حاصل ميشد، همراه باشم
تا تنها يك پله براي بالا رفتن كسي. اما اين مرد نازنيني كه هراس كودك درونت را پشتش پنهان كردي و پدر ناميدياش
وقتي توي بيانيهي 17م نوشت كه از شهيد شدن براي آبياري استقلال كشورش ابايي ندارد و افتخار ميكند؛ بيشتر برايم محترم و عزيز شده. من از پا گذاشتن روي اين مرد محترم خجالت ميكشم. دلم ميخواهد دستم را بگذارم توي دستهاي پير و نترسش و بگويم براي استقلال و براي آزادي و براي ايران مقاومت ميكنيم و كوتاه نميآييم. باشد تا دلشان بخواهد كودتا عليه ما به پا كنند.. تريبون از فريادشان منفجر شود.. ما را با نامهاي لايق شأن خودشان لعن كنند.. حكومت، شعبان بيمخهاي گردن كلفت بيدهنش را رها كرده از بي دست و پايي و تربيتشان را به رخ ميكشد. ما اتفاقي هستيم كه افتادهايم. ما بيشماريم. ما همه با هم هستيم.
ای جان. ای عزیز . ای ناهیدک. دختر خوب شمال.
رهبر جنبش سبز کیست!!
سلام
چه نیرویی به همه داد این شانه های ستبر
پایدار باش
در ضمن من که اینجا همش ؟؟؟؟؟؟؟ می بینم
تمام کلیک ها را شانسی زدم
منم متن ادبی بیانیه هاشو دوست دارم .
دیدم همه یک جایی و یک چیزیشو دوست دارن گفتم بگم منم چی دوست دارم.
با پشتوانه ملی
پشتوانه شصت وسه درصدی
بهروزم.
ممنون
سلام
ممنون از نظر نابت!
سلام
آقا ستون دیوار نشت داری
یک دونه ستون دیر نوشت هم اضافه کن.
به اين ميگن حرف قلنبهاي كه تا هر كجا كه برود ميسوزاند.
چه می کشیم از این بنیاد گرایی؟
سر بزن
ممنون